به گزارش شهرآرانیوز؛ اینطور نیست که عاشورا با آن عظمت و تاریخسازیاش، صرفا به دست مردان جنگی و دلاور رقم خورده باشد، بلکه ماجرای آن نیمروز و اتفاقات قبل و بعد از آن بهخوبی نشان میدهد که از زن و مرد گرفته تا نوجوان و جوان، دختربچه سهساله و حتی شیرخوار در گهواره، در خلق حماسه عاشورا مؤثر بودهاند؛ چنانکه در جنگ دوازدهروزه نیز ما از همه این اقشار مجاهد و مبارزه و شهید داشتیم. در بررسی این نقشآفرینیها با حجتالاسلاموالمسلمین ابراهیم بهاری، کارشناس مذهبی، گفتوگو کردهایم.
ترکیب جمعیتی افرادی که حضرت سیدالشهدا (ع) را در کربلا همراهی میکردند، بسیار جالب است؛ هم زن، هم کودک، هم شیرخواره، هم نوجوان و جوان و هم میانسال و هم کهنسال، چه در میان مردان و چه در میان زنان حاضر در این واقعه دیده میشود؛ چنانکه فضه خادم، از کهنسالترین زنان و درمیان مردان، حبیب از کهنسالان و مسلمبنعوسجه از صحابی پیامبر (ص) بودند.
یا کسانی مثل حر که بعد به سپاه امام (ع) پیوست، بیش از پنجاه سال عمر داشت و با پختگی به امام (ع) پیوست. حضرت عباس (ع)، سیوسهساله و برادرانشان هم جوان بودند و حضرت علیاکبر (ع) نیز در هنگام عاشورا بیستوهشتساله بودند.
این از فضایل است که دشمن از ما با احترام و بزرگی یاد کند؛ چنانکه وقتی از معاویه پرسیدند چه کسی بعد از تو شایسته خلافت است، بلافاصله گفت: علیبنالحسین (ع)؛ چون در او هم شجاعت هاشمی و هم سخاوت اموی هست. بیشتر مورخان نقل کردهاند تنها کسی که وقتی اذن میدان خواست، حضرت سیدالشهدا (ع) بیدرنگ پذیرفتند، حضرت علیاکبر (ع) بود.
بنا بر نقل لهوف، امام (ع) به آن حضرت فرمودند: «برو با محارمت در خیمه وداع کن!» و، چون علیاکبر (ع) وارد خیمه محارم شد، هریک بهنوعی ممانعت کردند و صحنهای عجیب خلق شد. ابوعبدا... (ع) با دیدن این صحنه فرمودند: «رهایش کنید... او ممسوس فیذاتا... است» و این همان تعبیری است که پیامبر (ص) درباره امیرالمؤمنین (ع) بهکار بردهاند. یعنی گوشت و خون او به عشق الهی آمیخته است
در میان نوجوانان عاشورایی نیز کسانی همچون قاسمبنالحسن (ع) را داریم؛ شهیدی نوجوان و در اوج روحیه مقاومت، شهادتطلبی و ظلمستیزی. در شب عاشورا قاسمبن الحسن (ع) در آن جمعی که با حضرت سیدالشهدا (ع) درباره کیفیت جنگ سخن میگفتند، از امام درباره نقش خود پرسید.
حضرت پاسخ دادند: اگر بناست این اسلام ریشه بدواند، باید خون بنیامیه ریخته و شاید قربانیهایی داده شود. برای این دین و این سبک زندگی کجای میدان هستی؟ آن نوجوان سیزدهساله عرض کرد: در راه رسیدن به این قله، مرگ برایم شیرینتر از عسل است: «أحلی مِن العسل». روز عاشورا هم با آن رجزخوانی و شجاعت و افتخار به نسب و پدران خود، دشمن را به شگفتی و تحیر واداشت.
در کربلا حتی نوزاد نقشآفرین است و باوجودیکه هیچ قدرتی از بعد ظاهری ندارد، عواطف و احساسات جهان را در تاریخ به خروش درمیآورد؛ چنانکه بعد از ۱۳۸۰ سال از واقعه کربلا، هنوز هم عواطف انسانهای آزادی خواه عالم برای حضرت علیاصغر (ع) به جوشش درمیآید.
نقل است حضرت سیدالشهدا (ع) با عبا و عمامه پیامبر (ص) و بدون لباس رزم نزدیک دشمن رفتند، تاجاییکه خبرنگار سپاه عمر میگوید فکر کردیم حسین (ع) در زیر عبای خود قرآن آورده است تا بگوید بر من رحم کنید، اما ایشان فرمودند: «اگر به من رحم نمیکنید، به این طفل رحم کنید که از شدت عطش در حال زبانه زدن است».
سیدالشهدا (ع) حضرت علی اصغر (ع) در آغوششان حجت را تمام میکنند و بیآنکه آب طلب کنند، میفرمایند: او را ببرید و سیرابش کنید. این حجت شرعیه الهی است؛ شاید روز قیامت یکی از سپاه دشمن میگفت شما نگفتید بچه را آب بدهید...، اما آنها در پاسخ، گلوی شیرخواره را با تیر سهشعبه پاره کردند.
مرحوم طریحی مینویسد: حسین (ع) در عزای آن شیرخوار با دو دست، اشک چشمانش را پاک میکرد (یعنی تا این حد این داغ بر سیدالشهدا (ع) سنگین بود). امامباقر (ع) میفرمایند: «ابوعبدا... (ع) خون حلقوم آن شیرخوار را به آسمان پاشیدند و قطرهای از آن به زمین بازنگشت». خدا در این مصیبت به امامحسین (ع) تسلیت گفت و وعده بشارت اعلی برای آن شیرخوار داد. امام (ع) به مصونیت پیکر علیاصغر (ع) از حوادث بعد، دور از چشم خانواده آن جسم کوچک را به خاک سپردند تا عواطف خواهری و مادری آزرده نشود.
اتفاقات ده، پانزده روز اخیر به خیلیها در داخل و خارج کشور تلنگر زد و نوعی بیدارباش بود؛ به شهید سرلشکر سلامی گفته بودند در کشور «نسل زِد» شکل گرفته است و اینها عوامل برانداز نظام هستند، اما ایشان در پاسخ گفته بود: ما با همین نسل به مقابله با شما میآییم. برخی حوادث باید رخ دهد تا عدهای تکان بخورند.
وقتی عاشورا رخ داد، کسانی مثل سلیمان صرد خزاعی متحول شدند. او انسان بدی نبود، حتی از اصحاب امیرالمؤمنین (ع) بود و باورش نمیشد که امامحسین (ع) به شهادت برسد، اما چون آن مصائب رقم خورد، مردم کوفه و سلیمان زیرورو شدند و قیامهای متعدد رخ داد؛ چنانکه امامصادق (ع) میفرمایند: «کوفه بعد از امامحسین (ع)، هرگز به ما اهلبیت (ع) بیوفایی نکرد».
تعبیر مشهور «کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا» را روایات به شکل دیگری مطرح میکنند که بدانید همیشه حق و باطل در ستیزه و رودرروی هم هستند و تا آخرین روز عمر این عالم، نبرد بین حق و باطل به اتمام نخواهد رسید؛ چنانکه بعد از واقعه کربلا قیام توابین، قیام زید، قیام مختار و... همه در جدال حق و باطل رخ داد.
در دوران معاصر هم جنگهای جهانی به همین دلیل شکل گرفتند تا آنکه جبهه باطل در این تقابل و با نقشهای نرمافزاری، غدهای سرطانی به اسم اسرائیل را در منطقه ما ایجاد کرد و نزدیک هشتاد سال است تقابل حق و باطل را به اوج رسانده است و با مجموعه آزادیخواهان اعم از مسیحی و مسلمان و شیعه در تقابل است.
منطق اسلام همین است؛ جذب حداکثری و دفع حداقلی؛ این روزها شاهدیم که اهالی فرهنگ، هنر و ورزش و حتی کسانی که منتقد و دارای چالشهایی با نظام و انقلاب بودند، چون دیدند اسلام و ایران در خطر است، همه اختلافها را کنار گذاشتند. امروز سیزدهسالههای ما همان تعبیر حضرت قاسم (ع) و جوانان ما تعابیر علیاکبر (ع) را بر دل و زبان دارند.
دیدیم که یکی از مجروحان ارتش میگفت بهمحض سلامتی به محل خدمت بازمیگردم و خدمت میکنم. این همان روحیه ظلمستیزی است که قاسمبنالحسن، علیاکبر و قنداقه علیاصغر (علیهمالسلام) به آن قوام بخشیدند و امروز هم به انسانهای آزاده جهت و خط فکری میدهد. قطعا برکات این نبرد دوازدهروزه برای جبهه مقاومت، ایران و اسلام، در آینده خود را نشان خواهد داد.